محمدمهدی آقا و نگار جون

آنفولانزای ملعون

تا حالا آنفولانزا گرفته اید؟ ببخشید سوال احمقانه ای بود... آنفولانزا سرماخوردگی ویروسی است که از لغت لاتینinfluence به معنای تاثیر گرفته شده است. چون قبلا فکر می کردند آنفولانزا تحت تاثیر ستاره ها به وجود می آید. خب اگر تا حالا آنفولانزا نگرفته اید مدیون ستاره خوشبختی خود هستید! شرط می بندم این موضوع را نمی دانستید...! در واقع سه نوع ویروس عامل ایجاد بیماری آنفولانزا هستند. فرض می کنیم نام آنها الف، ب و جیم باشد. نوع الف بدترین ویروس است، چون DNA خود را با جهش های مداوم تغییر می دهد. یعنی این ویروس خبیث می تواند انسان های بیشتری را مبتلا کند و ممکن است هر سال دوباره آنفولانزا بگیرید. چون تغییرات مکرر ویروس مانع ایجاد ایمنی نسبت ...
29 دی 1392

حکایت

  حکایت خر دردمند و گرگ نعلبند یک روز یک مرد روستایی یک کوله بار روی خرش گذاشت و خودش هم سوار شد تا به شهر برود. خر پیر و ناتوان بود و راه دور و ناهموار بود و در صحرا پای خر به سوراخی رفت و به زمین غلتید. بعد از این که روستایی به زور خر را از زمین بلند کرد، معلوم شد پای خر شکسته و دیگر نمی تواند راه برود. روستایی کوله بار را به دوش گرفت و خر پا شکسته را در بیابان ول کرد و رفت. خر بدبخت در صحرا مانده بود و با خود فکر می کرد که «یک عمر برای این بی انصاف ها بار کشیدم و حالا که پیر و دردمند شده ام، مرا به گرگ بیابان می سپارند و می روند». خر با حسرت به هر طرف نگاه می کرد و یک وقت دید که راستی راستی از دور یک گرگ را می بی...
20 دی 1392

شعر

ایران عزیز آه ، ایران عزیز ! سرزمین زرخیز ! زده بر سینه ی خود خاک قشنگت گل سرخ ، گل سرخی که به رویش خندد ، صبح و هنگام غروب ، قرص سرخ خورشید ، بر همه پیکر پاکت گلریز ، همه گونه ، همه رنگ : گل سرخ ، گل آبی ، نارنجی ، گل های سفید ، صورتی ، زرد ، بنفش . رنگ ها و بوها ، همه سو ، در همه جا . چشمه هایت ریزند ، اشک های شادی ، در دامن کوه . جوی هایت پیچند ، همچو گردنبندی ، از در و مروارید ، بر گلوی کهسار . رودهایت افتند ، همچو سیمین زنجیر ، از سینه کوه تا به پای دره . ابرها می افتند ، بر گل و گردن کوه ، چون لحافی از خز . کوه را می پوشند ، روزهای بسیار ، و سپس می ریزند ، اشک های شادی ، اشک هایی ...
14 دی 1392
1